در سال های اخیر با تحصیل بیشتر دختران در دانشگاه ها و مراکز آموزشی، افزایش آمار اشتغال آنها نسبت به گذشته و به طور کلی حضور گسترده تر آنها در سطح جامعه، این مزاحمت ها بیشتر به چشم می خورد.
طبق تحقیقاتی که ما بر اساس پرونده ها انجام داده ایم بیشتر برای کسانی در این زمینه پرونده ایجاد شده که فاقد اصالت خانوادگی بوده اند. این افراد فقر فرهنگی داشته و یک مرحله ارتقای مادی در زندگی اجتماعی شان اتفاق افتاده ویژگی مشترک دیگر این است که الگوگیری غلط داشته اند یعنی مزاحمت را تفریح تلقی می کردند. مورد دیگر این است که بیشتر این افراد مجرد بوده اند یا در دوران تجرد تجربه رابطه نامشروع داشته اند، نکته مشترک دیگر این بوده است که بیشتر این افراد شغل آزاد داشته یا اگر کارمند بودند در شرکت های خصوصی مشغول کار بودند. این که این مورد در کارمندان شرکت های دولتی کمتر به چشم خورده شاید به دلیل گزینش سختی است که آن سازمان ها انجام می دهند یا نظارتی است که کارمندان این شرکت ها روی خود احساس می کنند.
از سوی دیگر نشان داده شده که بعضی از این افراد متاهل یا در دوران مزاحمت رابطه خوبی با همسرشان نداشته اند و بسیاری از آنها به دلیل انتقام از همسرشان به منظور رفع خلاء عاطفی یا دفع تحقیر روحی دست به این کار زده اند.با توجه به این که این مزاحمت ها بیشتر درباره زنان اتفاق می افتد، ریشه این قضیه بیشتر در ارتباط با مسائل جنسی است. مسائل جنسی چند سطح دارد که سطح اولیه آن می تواند با سخن برطرف شود. موارد بعدی می توانند از سطح کلامی بالاتر باشند و شامل تماس های فیزیکی در اتوبوس و مترو باشند یا به عنوان ماشین هایی که می بینیم دائما برای زنان و دختران بوق می زنند تا در سطوح بالاتری نیاز جنسی شان را برطرف کنند. غنی لو: در دنیا دو راهبرد در رابطه با مسائل جنسی وجود دارد؛ یکی کنترل و برنامه ریزی و سیاستگذاری است، راهبرد دوم رها کردن. کشور ما معتقد به استراتژی کنترل است نه رهاشدگی، وقتی به کنترل فکر کردیم باید برنامه قابل پیاده شدن زمینی و نه غیرواقعی داشته باشیم.
علاوه بر این بسیاری از این افراد، نیاز جنسی هم ندارند بلکه دچار بدآموزی و عقده های روانی هستند و این رفتارها را به عنوان یک الگوی زندگی انتخاب کرده اند.
ما در ایران بیشتر از این که مشکل نوع قوانین را داشته باشیم، مشکل نحوه اجرا و اثبات را داریم. به عنوان مثال ماده 619 که ناظر بر جنسیت است و روی مزاحمت برای زنان تاکید دارد، در متن خودش به صورت غیرمستقیم اعلام می کند که شاکی محور است، یعنی حتما باید کسی شکایت کند، مگر این که جرم در منظر عموم شکل گرفته باشد،و همان لحظه پلیس دیده باشد و گزارش پلیس وجود داشته باشد. تازه اگر شخص مورد مزاحمت واقع شده دوباره روی گزارش پلیس شکایت نکند و شاکی وجود نداشته باشد، شاید مامور متهم به سوءاستفاده شغلی هم بشود چون کسی که مدعی است وجود ندارد. شاکی محوری قانون باعث طولانی شدن پروسه رسیدگی می شود .
غنی لو: ایجاد گشت های امنیت اخلاقی کاری است که پلیس برای برخورد با مزاحمین نوامیس انجام داده است. رانندگانی که برای مردم مزاحمت ایجاد کنند، ماشینشان با هماهنگی قضایی توقیف شده، برای آنها کلاس گذاشته می شود و آموزش می بینند و کسانی که بار چندمشان است این کار را انجام می دهند، پلیس به دادستان معرفی می کند. کار دیگری که پلیس انجام می دهد استفاده از دوربین هاست. در ابتدا دوربین ها صرفا با اهداف ترافیکی نصب شدند اما بعد دیدیم کارایی های دیگری هم دارد و حالا با هوشمندسازی دوربین ها، مامورانی هستند که به صورت آنلاین روی شهر نظارت دارند و اگر به موردی برخورد کنند که ماشینی فقط با این هدف تردد می کند، پرینت گرفته و به پلیس امنیت اخلاقی اعلام می کنند. مورد دیگر، استمدادها و فوریت های پلیسی شماره تلفن 110 است؛ البته زمان حداقلی رسیدن پلیس هفت دقیقه است که باید کمتر شود چون ممکن است آن فرد مزاحم از محل فراری شود اما به هر حال تاثیر بازدارندگی خودش را دارد.
منبع:ونوشه